کتماره

لغت نامه دهخدا

کتماره. [ ک َ رَ] ( اِخ ) نام پهلوانی ایرانی. پسر قارن :
سوی راست جای فریبرز بود
به کتماره قارنان داد زود.
فردوسی ( شاهنامه ٔچ بروخیم ج 5 ص 1228 ).

فرهنگ فارسی

نام پهلوان ایرانی پسر قارن

فرهنگ اسم ها

اسم: کتماره (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: katmare) (فارسی: کتماره) (انگلیسی: katmareh)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی در سپاه رستم پهلوان شاهنامه

دانشنامه آزاد فارسی

کَتماره
(یا: کتمارۀ قارَنان ) در شاهنامۀ فردوسی، دلاور ایرانی و از سرداران سپاه گودَرز که در جنگ یازده رخ در میمنۀ سپاه می جنگید. کتماره در برخی از نسخه های شاهنامه از خاندان قارن آمده است و در برخی از نسخه ها این نام را به صورت های کَشماره ، کَیماره ، کتمازه و کتماره نوشته اند که حکایت از ناآشنابودنِ نام دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای فال لنورماند فال لنورماند