چغلی

لغت نامه دهخدا

چغلی. [ چ ُ غ ُ ] ( حامص ) کارپنهان مردمان را بکسی گفتن. ( ناظم الاطباء ). عمل شخص چغل. ( از رشیدی ). سعایت. تضریب. خبردادن خطا و جرم کسی به بزرگتری. خبرچینی. نمامی. عمل بعضی از شاگردان دبستانها و دبیرستانها که خطاهای یکدیگر را به آموزگار یا دبیر اطلاع میدهند. و رجوع به چغل و چغل خوری و چغلی کردن شود. || غیبت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) ۱ - سخن چینی کردن . ۲ - غیبت .

فرهنگ عمید

۱. سخن چینی، نمامی.
۲. شکایت.
* چغلی کردن: (مصدر لازم ) [عامیانه] گزارش دادن خبط و خطای کسی به شخص بالاتر از او یا شکایت کردن از عمل او.

فرهنگ فارسی

عمل چغل. ۱ - سعایت تضریب سخن چینی نمامی. ۲ - غیبت . ۳ - شکایت از عمل کسی .

ویکی واژه

سخن چینی کردن.
غیبت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم