پخچیده
پخچیده. [ پ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) پهن. کوفته شده. پخش و برابر با زمین شده. پخچوده. پهن شده. پهن گردیده :
تیغت تن کوهسار انجیده
گرزت سر روزگار پخچیده.سراج الدین راجی.
۱. کوفته شده.
۲. پهن شده.
( اسم ) پهن و کوفته شده پخش و برابر با زمین شده پخچوده .