لغت نامه دهخدا
بزم احبابت همه جنات عدن خالدین
روز اعدایت همه یوماً عبوساً قمطریر.سلمان ساوجی. || رجل قمطریر؛ مرد سخت و عبوس و ترشرو. ( از اقرب الموارد ) :
صبا از من بگو یار عبوساً قمطریرا را
نمی چسبی به دل ضایع مکن صمغ و کتیرا را.
|| شر قمطریر؛ سخت. ( اقرب الموارد ).