سینه گشادن

لغت نامه دهخدا

سینه گشادن. [ ن َ / ن ِ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از قوت نمودن. ( انجمن آرا ). || کنایه از شاد شدن. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). کنایه از خوشوقت شدن و خوشحال گردیدن. ( برهان ). || بی حجاب گشتن. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). || تفاخر کردن. فخر نمودن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

( ~ . گُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - (کن . ) شاد شدن ، انبساط خاطر. ۲ - فخر نمودن .

فرهنگ فارسی

۱ - خوشوقت شدن خوشحال گردیدن . ۲ - تفاخر کردن فخر نمودن .

ویکی واژه

(کن.)
شاد شدن، انبساط خاطر.
فخر نمودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال حافظ فال حافظ فال جذب فال جذب فال سنجش فال سنجش