رواشن

لغت نامه دهخدا

رواشن. [ رَ ش ِ ] ( ع اِ ) ج ِ رَوشَن ، بمعنی روزن خانه. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). تابدانهای عمارت. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رجوع به روشن شود : حتی حیطان الدور و سقفها و ابوابها و رواشنها فیحلونها بمثل حلیهم. ( الجماهر بیرونی ص 22 ). رجوع به روازن شود.

فرهنگ عمید

روزن خانه، پنجره ای که از آن روشنایی داخل می شود.

فرهنگ فارسی

جمع روشن روزن خانه تابدانهای عمارت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم