دیر جنب

لغت نامه دهخدا

دیرجنب. [ جُمْب ْ ] ( نف مرکب ) که دیر جنبد. که سریع الحرکة نباشد. کندحرکت. آنکه در شروع بکار کاهلی کند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. دیرجنبنده.
۲. آن که دیر از جا برخیزد.
۳. آن که به کندی حرکت کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم