دادکیش. ( ص مرکب ) که عدالت آیین و دین دارد. با عدل. بسیارعادل. که عدالت با سرشت عجین دارد. مقابل ستم کیش ، ظلم کیش. ج ، دادکیشان : ز رای روشن و تدبیر ملک پرور اوست که دادکیشان بیشند و ظلم کیشان کم.سوزنی.
فرهنگ عمید
۱. کسی که کیش و آیینش بر عدل وداد است. ۲. آن که کارش براساس عدل وداد است.