تلعلم

لغت نامه دهخدا

تلعلم. [ ت َ ل َ ل ُ ] ( ع مص ) درنگ کردن در کار و توقف نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). فریتاگ صحیح این کلمه را تلعسم میداند. ( از دزی ج 2 ص 536 ).

فرهنگ معین

(تَ لَ لُ ) [ ع . ] (مص ل . ) توقف کردن ، درنگ کردن در کار.

ویکی واژه

توقف کردن، درنگ کردن در کار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال کارت فال کارت فال ای چینگ فال ای چینگ فال پی ام سی فال پی ام سی