تلبید

لغت نامه دهخدا

تلبید. [ ت َ ] ( ع مص ) سریشم کردن بر موی و آن اندک از صمغ بر سر نهادن محرمان حج تا موی بسته گردد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || پشم زدن و تر کرده بر نیام دوختن جهت حفاظت شمشیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || در پی کردن جامه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پاره دوختن بر خرقه. ( ناظم الاطباء ). ترقیع کساء. ( اقرب الموارد ). || درشت گردانیدن نم زمین را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آغشته کردن موی سر به عسل و مانند آن برای حفاظت مو را تَلبید گویند و این عنوان به مناسبت در باب حج و عمره آمده است.
آغشته کردن موی سر به عسل یا شیره درخت یا ختمی و مانند آن برای حفاظت مو از غبار، شپش و...را تَلبید گویند.
حکم تَلبید
تلبید در احرام و غیر آن جایز است؛ گرچه برخی فقها ترک آن را هنگام احرام، در صورت پوشیده شدن حتی قسمتی از سر به وسیله تلبید، مطابق احتیاط دانسته‏اند.
لیکن در صورت تلبید در اینکه شخص ـ چه در حج و چه در عمره ـ مانند دیگران بین حلق و تقصیر مخیّر است؛ هرچند حلق ترجیح دارد و یا اینکه واجب است حلق نماید، اختلاف می‏باشد. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ابجد فال ابجد فال امروز فال امروز فال نوستراداموس فال نوستراداموس