تریدن

لغت نامه دهخدا

تریدن. [ ت َ دَ ] ( مص ) بیرون کشیدن. ( فرهنگ جهانگیری ). کشیدن و بیرون آوردن. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کشیدن. ( غیاث اللغات )( فرهنگ رشیدی ). تزیدن. ( برهان ). و اصح بمعنی کشیدن ،تزیدن باشد. ( فرهنگ رشیدی ). و رجوع به تزیدن شود.
تریدن. [ ت ُ دَ ] ( مص ) رمیدن. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( غیاث اللغات ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رمیدن و گریختن. ( ناظم الاطباء ). رمیدن و شوریدن ، مرادف توریدن. ( فرهنگ رشیدی ).

فرهنگ فارسی

رمیدن رمیدن و گریختن رمیدن و شوریدن مرادف توریدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم