بلف زدن

لغت نامه دهخدا

بلف زدن. [ بْل ُ / ب ِ ل ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) لاف زدن. چاخان کردن. توپ زدن. دروغ گفتن. یک دستی زدن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بلف شود.

فرهنگ معین

(بِ لُ. زَ دَ ) [ انگ - فا. ] (مص ل . ) لاف زدن ، حرف تو خالی زدن ، یک دستی زدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لاف زدن چاخان کردن توپ خالی زدن دروغ گفتن یک دستی زدن .

ویکی واژه

لاف زدن، حرف تو خالی زدن، یک دستی زدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم