اورندیدن

لغت نامه دهخدا

اورندیدن. [ اَ رَ دَ ] ( مص ) فریبانیدن. ( از آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). مکر و حیله کردن. ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( برهان ). خدعه نمودن.( از ناظم الاطباء ). فریب دادن. ( برهان ) :
ز روز واپسین آن کش خبر نیست
جز اورندیدنش کار دگر نیست.ابوشکور.

فرهنگ معین

(اَ رَ دَ ) (مص ل . ) گول زدن ، مکر و خدعه کردن .

فرهنگ عمید

فریب دادن، مکر و خدعه کردن، نادرستی کردن: ز روز واپسین آن کش خبر نیست / جز اورندیدنش کار دگر نیست (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۸۴ ).

ویکی واژه

گول زدن، مکر و خدعه کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت