گدابازی

لغت نامه دهخدا

گدابازی. [ گ َ / گ ِ ] ( حامص مرکب ) امساک در خرج. خست نمودن. به قدرضرورت خرج نکردن : گدابازی درآوردن. گدابازی کردن.

فرهنگ معین

( ~ . ) (حامص . ) کم خرج کردن ، در خرج کردن امساک نمودن .

فرهنگ فارسی

امساک در خرج یا گدابازی در آوردن . خست نمودن بخل ورزیدن .

ویکی واژه

کم خرج کردن، در خرج کردن امساک نمودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال لنورماند فال لنورماند فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت