کوستن. [ت َ ] ( مص ) بر وزن و معنی کوفتن است که آسیب و الم رسانیدن و زدن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). کوفتن. ( فرهنگ رشیدی ). کوفتن و زدن و برهم زدن. ( ناظم الاطباء ). در قدیم با واو مجهول ، یعنی کوَستَن از مانوی کوستن . کوفتن. ( فرهنگ فارسی معین ). || آزردن و جفا کردن. ( ناظم الاطباء ).