کشتنگاه

لغت نامه دهخدا

کشتنگاه. [ ک ُ ت َ ]( اِ مرکب ) مقتل. مسلخ. سلاخ خانه. آنجای که کشند حیوان را یا کسان را. ( یادداشت مؤلف ). کشتارگاه. || آنجای از تن که چون تیر یا شمشیر در آن شود علاج نپذیرد و مجروح بمیرد. ( یادداشت مؤلف ). مقتل.
کشتنگاه. [ ک ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) محل کشت. محلی که در آنجا کشت و زرع کنند. ( ناظم الاطباء ). کشتزار.

فرهنگ عمید

کشتنگه، جای کشتن، محل کشتار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال سنجش فال سنجش فال اعداد فال اعداد فال نخود فال نخود