کارپیرا

لغت نامه دهخدا

کارپیرا. ( نف مرکب )آنکه کار انجام دهد. کارگشا. کارافژول :
آتش بسته گشاید همه کار
کارپیرای تو زر بایستی.خاقانی.زن کارپیرای روشن ضمیر
بدان خواسته گشت خواهش پذیر.نظامی.

فرهنگ عمید

آن که کاری را راه می اندازد، کارپیراینده.

فرهنگ فارسی

آنکه کار انجام دهدکارگشا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم