کارروا

لغت نامه دهخدا

کارروا. [ کارْ، رَ ] ( ص مرکب ) نافع و سودمند وبکار و شایسته و سزاوار برای کار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(رَ ) (ص مر. ) ۱ - شایسته ، سزاوار. ۲ - نافع ، سودمند.

فرهنگ عمید

١. نافع و سودمند جهت پیشرفت کار.
٢. شایسته و سزاوار برای کار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - شایسته سزاوار . ۲ - نافع سودمند .

ویکی واژه

شایسته، سزاوار.
نافع، سودمند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت