ژکنده

لغت نامه دهخدا

ژکنده. [ ژَ / ژُ ک َ دَ / دِ ] ( نف ) کسی که همی ژکد و زیر لب از روی اِعراض سخن گوید. لندلندکننده. غرغرکننده. ژکان.

فرهنگ عمید

کسی که از روی خشم و دلتنگی زیر لب سخن می گوید، لندلندکننده، غرغرکننده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال لنورماند فال لنورماند فال چوب فال چوب فال میلادی فال میلادی