لغت نامه دهخدا
چناق بلاغ. [ چ َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان می-ان-ه ک-ه در 9 ه-زار گزی خاور بخش و 2 هزارگزی راه شوسه میانه به تبریز واقع است. کوهستانی و معتدل است و 254 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
چناق بلاغ. [ چ َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر که در 27 هزارگزی جنوب خاوری مشکین شهر و 12 هزارگزی راه شوسه اردبیل به مشکین شهر واقع است. جلگه و معتدل است و 380 تن سکنه دارد. آبش از ییلاق سو. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
چناق بلاغ. [ چ َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 35 هزارگزی شمال باختری قره آغاج و 9 هزارگزی جنوب راه شوسه مراغه به میانه واقع است. کوهستانی و هوایش معتدل است و 450 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات ، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی جاجیم بافی و راهش مالرو است. این آبادی بدو قسمت «چناق بلاغ بالا» و «چناق بلاغ پایین » در نزد اهالی مشهور است که فاصله این دو یک هزارگز است و سکنه چناق بلاغ بالا 250 تن میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).