لغت نامه دهخدا
سرمست کون فراخ چو در آب غرقه شد
خاشاک وار بر سر آب آمد آن چسنگ.سوزنی ( از جهانگیری ).|| ( اِ ) داغ پیشانی را نیز گفته اند که از کثرت سجده کردن یا بسبب دیگر شده باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). در بعضی از فرهنگها بمعنی داغ پیشانی آمده است. ( جهانگیری ) ( فرهنگ نظام ). داغ پیشانی که از کثرت سجده کردن و یا بسبب دیگرعارض شده باشد. ( ناظم الاطباء ).