لغت نامه دهخدا
چون گل سرخ از میان پیلغوش
یا چو زرین گوشوار از خوب گوش.رودکی.یاسمن لعل پوش سوسن گوهر فروش
بر زنخ پیلغوش زخمه زد و بشکلید.کسائی.همه کوه چون تخت گوهر فروش
ز سیسنبر و لاله و پیلغوش.اسدی.|| گل نیلوفر را نیز گویند. ( برهان ). || چیزی هم هست که آنرا مانند بیل از مس و طلا و نقره و غیره سازند و آنرا خاک انداز نیز گویند. ( برهان ). چیزی باشد بترکیب بیلی پهن که دو پهلوی او را بلند کنند و یک پهلوی او را صاف و دسته ای بر او نهند و خاک و خاشاک در آن پر کنند و بیرون ریزند و آنرا خاک انداز گویند. ( انجمن آرا ).