پیش قبض

لغت نامه دهخدا

پیش قبض. [ ق َ ] ( اِ مرکب ) نوعی از اسلحه. ( غیاث ). نام فنی از کشتی و آن دست بر دست حریف کرده به اوضاع مختلف بزور زدن است. در هندی آنرا لیکی نامند. ( غیاث ) در اصطلاح زورخانه محلی از قسمت جلو کمر و نواحی مجاور آن که طرف با دست آنرا گرفتن تواند :
در کشتی بگل و سرو سمن بسته اوست
پیش قبض همه در پنجه شایسته اوست.میر نجات.

فرهنگ معین

(قَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) ۱ - نوعی از اسلحه . ۲ - فنی است از کشتی و آن عبارت است از دست بر دست حریف گذاشتن و به انواع مختلف زور زدن . ۳ - محلی است از قسمت جلو کمر و نواحی مجاور که طرف با دست آن را تواند گرفت .

فرهنگ عمید

آنچه زودتر به چنگ آید و گرفته شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- نوعی از اسلحه . ۲- فنی است از کشتی و آن عبارتست از دست بر دست حریف گذاشتن و بانواع مختلف زور زدن . ۳- محلی از قسمت جلو کمر و نواحی مجاور آن که طرف با دست آنرا تواند گرفت : پیش قبض همه در پنج. شایست. اوست . ( میرنجات )

دانشنامه عمومی

پیش قبض نوعی چاقوی هندوایرانی است که برای نفوذ به جوشن و انواع دیگر زره ها طراحی شده است. این کلمه پیش قبض یا پیش قبض نیز نوشته می شود و در زبان فارسی به معنای از پیش گرفتن است. به زبان هندوستانی وام گرفته شد. در اصل در زمان ایران صفوی ساخته شد و در دوره مغول در آسیای مرکزی و شبه قاره هند گسترش یافت.

ویکی واژه

نوعی از اسلحه.
فنی است از کشتی و آن عبارت است از دست بر دست حریف گذاشتن و به انواع مختلف زور زدن.
محلی است از قسمت جلو کمر و نواحی مجاور که طرف با دست آن را تواند گرفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال ابجد فال ابجد فال عشقی فال عشقی فال ورق فال ورق