پروه. [ پ َرْ وَ / وِ ] ( اِ ) هر چیزی که در تاخت و تاراج و جنگ و شبیخون از دشمن بدست آرند. هرچه در کارزار از دشمن گیرند. غنیمت فیی : آن جگرگوشه یاقوت که از کان خیزد در شبیخون سخا پروه ٔیغمای تو باد.شرف الدین شفروه ( از جهانگیری ).ظاهراً این کلمه در این شعر به این معنی محرف بُرده است. || چادر. چادرشب. || پروین و آن چند ستاره است در کوهان ثور. ثریا. پَرَن.
فرهنگ معین
(پَ وَ ) (اِ. ) ۱ - غنیمت ، هر چیزی که از جنگ و تاراج بدست آید. ۲ - ستارة پروین . ۳ - چادرشب .
فرهنگ عمید
= پروین
ویکی واژه
غنیمت، هر چیزی که از جنگ و تاراج بدست آید. ستارة پروین. چادرشب.