لغت نامه دهخدا
بدو گفت رستم که ای شیرفش
مرا پرورانید باید بکش.فردوسی ( از اسدی ).همانا که از بهر این روزگار
ترا پرورانید پروردگار.فردوسی.پرورانیدیم ترا و بنعمت بزرگ گردانیدیم. ( قصص الانبیاء ص 99 ). پس مادر موسی اورا می پرورانید تا مدتی برآمد. ( قصص الانبیاء ص 91 ). || انشاء. ( منتهی الارب ). || تغذیه. ( تاج المصادر بیهقی ). غذو. ( تاج المصادر ). غذا و خوراک دادن. ( دهار ) :
همی پرورانیدشان سال و ماه
به مرغ و کباب و بره چندگاه.فردوسی.