وهمنش

لغت نامه دهخدا

وهمنش. [ وَ م َ ن ِ ] ( ص مرکب ) به لغت زند و پازند کسی را گویند که گفتار و کردار و زبان و دل او با حق تعالی راست و درست باشد. ( انجمن آرا ) ( برهان ) ( آنندراج ).
وهمنش. [ وِ م َ ن ِ ] ( ص مرکب ) بهمنش. با منش نیکو. خوشخوی و خوب طبیعت ، چه واو وباء در پارسی تبدیل یابند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

به منش، نیک نهاد، نیکوسرشت، نیک اندیش.

فرهنگ فارسی

به منش، نیک نهاد، نیکوسرشت، نیک اندیش
بهمنش با منش نیکو .

فرهنگ اسم ها

اسم: وهمنش (پسر) (فارسی)
معنی: بهمنش، کسی که دارای راه و روش نیکویی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال انبیا فال انبیا فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ای چینگ فال ای چینگ