لغت نامه دهخدا وفادت. [ وِ دَ ] ( ع مص ) وفادة. به رسولی آمدن نزد کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِمص ) رسالت. پیام آوری. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وفادة شود.وفادة. [ وِ دَ ] ( ع مص ) وفد. وفود. افادة. به رسولی آمدن نزد کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). نزدیک سلطان شدن به رسولی. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به وفد شود.
فرهنگ معین (وِ دَ ) [ ع . وفادة ] ۱ - (مص ل . ) به رسولی آمدن نزد کسی . ۲ - (اِمص . ) رسالت ، پیام آوری .