وشایت

لغت نامه دهخدا

وشایت. [ وِ ی َ ] ( ع مص ) سخن چینی کردن. سعایت نمودن. ( آنندراج ). رجوع به وشایة شود.
وشایة. [ وِ ی َ ] ( ع مص ) وشی. سخن چینی کردن. سعایت نمودن نزدیک پادشاه. ( منتهی الارب ). غمز کردن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || دروغ گفتن. || آراستن سخن به دروغ. || بسیار شدن اهل قبیله و فرزندان و زادن. ( منتهی الارب ). رجوع به وشی شود.

فرهنگ معین

(و یَ ) [ ع . وشایة ] (مص ل . ) سخن - چینی کردن .

فرهنگ عمید

۱. سخن چینی کردن.
۲. نمامی، سخن چینی.

فرهنگ فارسی

سخن چینی کردن سعایت نمودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت