واپرداختن

لغت نامه دهخدا

واپرداختن. [ پ َ ت َ ] ( مص مرکب ) خالی کردن. فارغ کردن :
ولیک امشب شب درساختن نیست
امید حجره واپرداختن نیست.نظامی.- رخت واپرداختن ؛ ترک گفتن. خالی کردن :
گفت از این درگذر بهانه مساز
باغ بفروش و رخت واپرداز.نظامی.|| تفرغ. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ عمید

۱. خالی کردن.
۲. (مصدر لازم ) فارغ شدن از چیزی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) خالی کردن ( خانه سرای و غیره ) : (( بصد هزار زبان گفت در رخم پیری که این نه جای قرار است خیر وا پرداز . ) ) ( کمال اسماعیل ۱٠۲ )
خالی کردن فارغ کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال آرزو فال آرزو فال اعداد فال اعداد فال پی ام سی فال پی ام سی