واستادن

لغت نامه دهخدا

واستادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عوام ، ایستادن. بازایستادن. بر پای ماندن.

فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . ) (عا. ) ایستادن .

ویکی واژه

(عا.)
ایستادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال آرزو فال آرزو