هلام

لغت نامه دهخدا

هلام. [ هَُ ] ( ع اِ ) طعامی است که از گوشت و پوست گاوساله ترتیب دهند. ( منتهی الارب ). گوساله ٔدر پوست پخته. ( یادداشت مؤلف ) : عادت بر آن رفته است که آنچ از گوشت بزغاله سازند افسرد گویند و آنچ از گوشت گوساله کنند هلام گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). || شوربای سکباج که سرد کرده ازروغن صاف و پاکیزه کرده باشند. ( منتهی الارب ). مرق سکباج مبرد مصفی از روغن. ( یادداشت مؤلف ) :... و شراب انار باید داد و طعام مصوص و هلام به آب سماغ و آب غوره و آب انار ترش. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ عمید

نوعی خوراک که از گوشت گوساله درست می کنند.

فرهنگ فارسی

(اسم )نوعی ازطعام که ازپوست وگوشت گوساله سازند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم