هربو

لغت نامه دهخدا

هربو. [ هََ ] ( اِ ) گیاهی است شبیه به ضیمران. ( یادداشت به خط مؤلف ) :
اگر چه هربو چون ضیمران بود در شکل
کجا توان شبه ضیمران به هربو کرد.اثیرالدین اخسیکتی.

فرهنگ فارسی

(اسم ) گیاهی است شبیهبه ضیمران وریحان : (( اگر چه هربود چون ضمیران بوددرشکل کجاتوان شبه ضمیران به هربوکرد? ) ) ( اثیرااخسیکتی )

دانشنامه عمومی

هربو (دهانه). هربو یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۵ دهانه اقماری دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم