هراشیدن

لغت نامه دهخدا

هراشیدن. [ هََ دَ ] ( مص ) شکوفه افتادن کسی را. قی کردن. استفراغ کردن. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هراش شود.

فرهنگ عمید

قی کردن.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) قی کردن استفراغ کردن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم