نگزیردن

لغت نامه دهخدا

نگزیردن. [ ن َ گ ُ دَ ] ( مص منفی ) چاره و علاج نبودن. ( یادداشت مؤلف ).
- نگزیرد ؛ یعنی چاره ای نباشد و علاج نبود. ( برهان قاطع ) ( از آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال انبیا فال انبیا فال اوراکل فال اوراکل فال لنورماند فال لنورماند