لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
ناپز
لغت نامه دهخدا
ناپز. [ پ َ ] ( نف مرکب )ناپزا. ناپزنده. دیر پزنده. که دیر پزد. که نپزد.
فرهنگ عمید
چیزی که دیر پخته شود، ناپزنده، دیرپز.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنچه که هرقدردرکنار آتش نهند نپزد . ناپزا. ۲ - آنچه که دیرپزد .
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال اوراکل
فال تاروت
فال انبیا
فال رابطه