ناف افتادن

لغت نامه دهخدا

ناف افتادن. [ اُ دَ ] ( مص مرکب ) ناف گسیختن. عبارت از بیجا [ جابجا ] شدن عضلات ناف است به سبب برداشتن بارسنگین یا زور کردن زیاده از مقدور یا خوف عظیم خوردن که رنگ را زرد کند و اطلاق آن بر آدم و غیر آدم هم آید چون بار بسیار بر پشت اشتر و قاطر اندازند گویندچنان می کند که نافش بیفتد و این را به تازی سقوطالسرة گویند. ( از فرهنگ نظام از بهار عجم ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(اُ دَ ) (مص ل . ) جابجا شدن عضلات ناف به سبب برداشتن باری سنگین یا بکار بردن زور زیاده از حد یا ترسیدن بسیار.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) جابجاشدن عضلات ناف بسبب برداشتن باری سنگین یا بکار بردن زور زیاده از حد یا ترسیدن بسیار.

ویکی واژه

جابجا شدن عضلات ناف به سبب برداشتن باری سنگین یا بکار بردن زور زیاده از حد یا ترسیدن بسیار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم