ناضح

لغت نامه دهخدا

ناضح. [ ض ِ ] ( ع ص ، اِ ) باران. مطر. ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة )( المنجد ). || شتر آبکش. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). شتر یا گاو یا خری که بر آن آب کشند. ( معجم متن اللغة ). استر آبکش. ( مهذب الاسماء ).اشتر آبکش. ( اقرب الموارد ). شتر، و اگرچه آبکش نباشد. ( معجم متن اللغة ). || آنکه با شتر آب می کشد. || آنکه فرومی نشاند تشنگی را. ( ناظم الاطباء ) . || آنکه آب می پاشد. و آنکه به سیری آب می پاشد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نضح شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ای چینگ فال ای چینگ فال ابجد فال ابجد فال آرزو فال آرزو