موقع شناسی

لغت نامه دهخدا

موقعشناسی. [ م َ / مُو ق ِ ش ِ ] ( حامص مرکب ) صفت و حالت موقعشناس. ( یادداشت مؤلف ). || شناخت زمان و مکان مناسب برای امور و مسائل. عمل شناسائی کردن مکان و زمان مناسب برای اجرای امری.

فرهنگ فارسی

تشخیص وضع و مقام و محل و عمل با قتضای آن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال درخت فال درخت فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت