منقشلاغ

لغت نامه دهخدا

منقشلاغ. [ م َ ق َ ] ( اِخ ) قلعه ای است استوار در نهایت حدود خوارزم و سقسین و نواحی روس به نزدیک دریا و در محل جریان جیحون در ساحل دریای طبرستان. ( از معجم البلدان ). اکنون نام شهرستانی است در ایالت وسیع ماوراء خزر، بین دریای خزر و خیوه که در حدود یک صد و پنجاه هزار کیلومتر مربع مساحت و یکصد و پنجاه هزار تن سکنه دارد و جملگی از طایفه قرقیز هستند. ( از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به همین مأخذ شود: سلطان جلال الدین چون جواز لشکر مغول بر صوب عراق بشنید و به منقشلاغ رفت. ( جهانگشای جوینی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی فال رابطه فال رابطه فال حافظ فال حافظ