مصدوع

لغت نامه دهخدا

مصدوع. [ م َ ] ( ع ص ) دردسرگرفته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دردمند سر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

درد سر گرفته دردمند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم