محاملی

لغت نامه دهخدا

محاملی. [ م َ م ِ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به محمل. کسی که محمل یعنی کجاوه فروشد. ( از منتهی الارب ). منسوب به محامل یعنی سازنده محملها. ( ناظم الاطباء ). این نسبت به محملها و عمل آن است. ( از انساب سمعانی ). کجاوه فروش. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
محاملی. [ م َ م ِ ] ( اِخ ) حسین بن اسماعیل بن محمدالضبی ، مکنی به ابوعبداﷲ قاضی و از محدثین و ثقة و صادق و پرهیزگار بود. به سال 235 هَ. ق. متولد شد و به سال 330 هَ. ق. درگذشت. از اوست : کتاب السنن در فقه. ( ابن الندیم ). او راست اجزائی در حدیث موسوم به محاسبات ( کشف الظنون ). و رجوع به خاندان نوبختی ص 240 و تاریخ الخلفاء ص 276 و زرکلی ج 3 ص 837 و ج 1 ص 76 و 266 شود.

فرهنگ فارسی

حسین بن اسماعیل بن محمد الضبی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال مکعب فال مکعب فال سنجش فال سنجش فال زندگی فال زندگی