ماسنده

لغت نامه دهخدا

ماسنده. [ س َ دَ / دِ ] ( نف ) نعت فاعلی از ماسیدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به ماسیدن شود.

فرهنگ فارسی

نعت فاعلی از ماسیدن

فرهنگستان زبان و ادب

{greasy} [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی ای که روغن آن در دهان از حالت مایع به حالت جامد نزدیک می شود

ویکی واژه

ویژگی مادۀ غذایی‌ای که روغن آن در دهان از حالت مایع به حالت جامد نزدیک می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم