لوکیدن

لغت نامه دهخدا

لوکیدن. [ دَ ] ( مص ) غیژیدن. کون خیزه کردن. درشت و ناهموار رفتن. ( جهانگیری ). خزیدن. درشت و ناهموار به راه رفتن. با زانو و کف دست و نشسته به راه رفتن طفلان را نیز گویند. ( برهان ).

فرهنگ معین

(دَ )(مص ل . )۱ - چهار دست و پا رفتن . ۲ - بد راه رفتن اسب و شتر که سوار را تکان دهد.

فرهنگ عمید

چهاردست وپا راه رفتن، خزیدن.

ویکی واژه

چهار دست و پا رفتن.
بد راه رفتن اسب و شتر که سوار را تکان دهد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی استخاره کن استخاره کن فال آرزو فال آرزو فال فرشتگان فال فرشتگان