لغا

لغت نامه دهخدا

( لغاً ) لغاً.[ ل َ غَن ْ ] ( ع مص ) لاغیة. لغو. بیهوده گفتن و خطا کردن در سخن. ( منتهی الارب ). نافرجام گفتن. ( زوزنی ).
لغاً. [ ل َ غَن ْ ] ( ع مص ) شیفتگی کردن به چیزی و آزمند آن شدن. || بسیار خوردن آب را و سیر نشدن. || آواز کردن کسی را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

شیفتگی کردن به چیزی و آزمند شدن به آن . یا آواز کردن کسی را .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ورق فال ورق فال رابطه فال رابطه فال میلادی فال میلادی