قشلامیشی. [ ق ِ ] ( ترکی ، اِ ) قشلامیشی کردن ( فرمودن )؛ به قشلاق یعنی گرمسیر رفتن : و در زمستان آن سال قشلامیشی در قراباغ اران فرمود. ( ذیل رشیدی حافظ ابرو ص 151 ).
فرهنگ عمید
حرکت به قشلاق در زمستان. * قشلامیشی کردن: [قدیمی] در زمستان به قشلاق رفتن.
فرهنگ فارسی
( اسم ) حرکت بسرزمینی گرم در زمستان . قشلامیشی کرن . ( مصدر ) رفتن به قشلاق در زمشتان : و در آن زمستان شهزاده کینشو از حکم یرلیغ در هرات قشلامیشی کرد .