قرطبان

لغت نامه دهخدا

قرطبان. [ ق َ طَ ] ( ع ص ) مرد بی غیرت. بی رشک. آنکه در حق زن خود غیرت ندارد. || مرد قوّاد. ( منتهی الارب ). جاکش. قَرْتَبان.

فرهنگ عمید

= غلتَبان: تو را ملک سلیمان باد و خصمت / چو هدهد قرطبان چون دیو مزدور (انوری: ۲۳۱ حاشیه ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) سنگی کوتاه به شکل استوانه که آن را روی پشت بام غلطانند تا هموار و محکم شود ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم