دانشنامه اسلامی
وی پس از تحصیل دانش های متداول زمان در آمل، خراسان و اصفهان، به مشاغل دیوانی پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازی بن زیار از ملوک رستمدار طبرستان درآمد و از خواص مجلس او گردید و سرانجام به وزارت رسید. در 30 سالگی تحولی در وجودش پدید آمد و بر آن شد که از مناصب دنیوی کناره گیرد و به تزکیه نفس پردازد. وی به قصد زیارت کعبه، مال و جاه و ریاست و خویشان و یاران را رها ساخت و خرقه ای کهنه پوشید و از آمل بیرون آمد و به اصفهان رفت و مدتی در آنجا به تصفیه باطن پرداخت. از میان مشایخ آن شهر به نورالدین طهرانی (طهران: روستایی نزدیک دروازه اصفهان از سوی دردشت) دست ارادت داد و از انفاس او بهره مند گردید. سپس آهنگ بغداد کرد تا پس از زیارت عتبات به حج رود، اما به سبب آماده نشدن امکانات سفر و ابتلا به بیماری سخت، این مسافرت به تأخیر افتاد، ولی در اراده اش خللی راه نیافت و سرانجام در 751ق1350/م، به زیارت خانه خدا نایل شد. پس به شوق دیدار تربت پاک پیامبر(ص) به مدینه رفت و آهنگ ماندن در آن شهر کرد، اما به علت بیماری ناچار به عراق بازگشت و در نجف اشرف به ریاضت و طاعت پرداخت. در عراق با فخرالدین محمد، فرزند علامه حلی و مولی نصیرالدین کاشانی و دیگر فقیهان و عالمان امامی معاشر گردید و از شیخ فخرالدین و حسن بن حمزه هاشمی اجازه روایت گرفت و به اشاره فخرالدین، رساله «رافعة الخلاف فی وجه سکوت امیرالمؤمنین(ع) عن الاختلاف» را نوشت.
آثار عمده او عبارت است از:
سال درگذشت وی به درستی دانسته نیست. همین اندازه معلوم است که وی تا 782ق1380/م، که شرحی مفصل بر «فصوص الحکم» ابن عربی نوشته، زنده بوده است. خود می گوید: «سپس اشارتی شد به شرح فصوص الحکم و این در وقتی بود که 30 سال مجاور نجف بودم. کتاب را در 781ق، آغاز کردم و در 782ق، به پایان بردم و در این هنگام 63 سال از عمرم می گذشت». بدین سان، او بایستی پس از این تاریخ درگذشته باشد. آملی در نوشته های خود می کوشد وحدت تصوف و تشیع را ثابت کند و عقیده دارد که شیعی و صوفی دو اسمند برای یک معنی.
برگرفته از: موحد، صمد، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی و همکاران (چاپ دوم)، تهران، 1377، ج2، ص214-215.