لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
فریه کردن
فرهنگ معین
( ~ . کَ دَ ) (مص م . ) نفرین کردن ، لعنت کردن .
فرهنگ فارسی
( مصدر ) نفرین کردن لعنت کردن : همی کرد بر رهنمایش فریه چوره را رها کرد و آمد به دیه .
ویکی واژه
نفرین کردن، لعنت کردن.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال انبیا
فال قهوه
فال تاروت
فال چوب