فریه کردن

فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ ) (مص م . ) نفرین کردن ، لعنت کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نفرین کردن لعنت کردن : همی کرد بر رهنمایش فریه چوره را رها کرد و آمد به دیه .

ویکی واژه

نفرین کردن، لعنت کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال عشقی فال عشقی فال ای چینگ فال ای چینگ فال فنجان فال فنجان