فراکندن

لغت نامه دهخدا

فراکندن. [ ف َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کندن. حفر کردن. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به فرا شود.

فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ )(مص م . )کندن ، حفر کردن .

ویکی واژه

کندن، حفر کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال فنجان فال فنجان فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا