غزیره

لغت نامه دهخدا

( غزیرة ) غزیرة. [ غ َ رَ ] ( ع ص ) تأنیث غزیر. رجوع به غزیر شود. || بسیارشیر ازناقه و جز آن. ج ، غِزار. ( منتهی الارب ). اشتر بسیارشیر. ( مهذب الاسماء ). الکثیرةالدّر. ( اقرب الموارد ). || بسیارآب از چاه و چشمه. ( منتهی الارب ): الغزیرة من الاَّبار و الینابیع؛ الکثیرةالماء. ( اقرب الموارد ). || چشم بسیاراشک. ( منتهی الارب ): الغزیرة من العیون ؛ الکثیرةالدمع. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

۱. = غزیر
۲. ناقۀ پرشیر.
۳. چشمۀ پرآب.
۴. چشم اشک بار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال عشقی فال عشقی فال اوراکل فال اوراکل فال قهوه فال قهوه